- نشر شده در ویدیوها
(ترجمه)
اختلاف نظر میان والدین: بسیاری از والدین در موضوع مشخص نمودن رفتار و سلوکی خواسته شده ای که باید اطفال به آن پایبندی داشته باشند و رفتار و سلوکی ناخواسته ای که باید اطفال از آن امتناع ورزند، اختلاف نظر دارند. این انشعاب فکری ناشی از چندین لحاظ؛ مانند: عرف، عادات، افکار غالب عامه و نظام و قوانینی حاکم می باشد و یا هم شاید علت اصلی قضاوت نمودن در مورد خوب و بد مطابق میل و یا خلاف میل شان در مورد اشیا و اعمالی ناشی از دیدگاه شخصی و تفسیری که از خوب(خیر) و بد(شر) دارند، باشد. پس چیزهایی را که خوش دارند، آن را خوب پنداشته و از چیزهایی که بد می برند آن را بد می پندارند.
و یا هم بنابر مبنای فایده و نقصی که از اثر حوادث در زنده گی شان رخ می دهد، قضاوت می نمایند؛ چنان که وقتی منفعتی ناشی از یک عمل و یا شی به آن ها می رسد، آن را خوب(حسن) و نیکو تعبییر نموده؛ ولی زمانی که یک عمل و یا شی به آن ها ضرر می رساند، آن را زشت(قبیح) می پندارند. هم چنان صدور حکم بالاخره به اختلافات، تفاوت ها و تناقضات کشیده و تاثیر پذیری محیط و ماحول را در پی دارد.
اثرات این اختلاف نظر: هم چنان اختلافات میان والدین بالای اطفال تاثیر منفی گذاشته و این نهایت بی عدالتی است که یک طفل بخاطر یک عمل مشابه با دو عکس العمل متفاوت به مکافات و مجازات رو برو شود. هنگامی که پدر خواهان یک چیز و مادر خواهان چیز دیگر باشد، طفل در کشمکشی واقع می شود؛ چون وی نیاز دارد تا هردو جانب روی مسأله توافق نمایند و اگر بخواهد که بخاطری نزدیک شدن به یکی آن، از دیگری دوری نماید تا وی را خوشنود سازد، به دلیل دوری از یکی، از اعضای والدین خود گیچ شده و سردرگم می گردد.
راه بیرون رفت از این اختلاف نظر: بنابر این والدین در تشخیص رفتار و سلوک و قضاوت شان تنها باید به یک مرجع خاص که آن همانا قرآن و سنت است رجوع کنند. به این معنی که چیزی را که اسلام سلوک بد خطاب کرده آن را والدین نیز بد بگویند و چیزی را که اسلام سلوک خوب معرفی نموده، والدین نیز به عین شکل آن را خوب بگویند. بدون شک که اسلام تنها مقیاسی است که ما باید در وقت تشخیص اعمال به آن رجوع کنیم؛ چون زمانی از انرژی و توانایی اطفال مان به شکل موثر بهره گیری کرده می توانیم که نظامی خالق مان را تطبیق نماییم نه غیر آن را.
سلوک تعامل میان مفاهیم(عقلیه) و تمایلات(نفسیه): سلوک نتیجه ی تعامل میان مفاهیم و تمایلات است و اصلاح مفاهیم و تمایلات در واقع منجر به اصلاح اعمال می گردد. بناً به عوض اصلاح آن عمل نیاز است تا چیزی که فراتر از سلوک مفاهیم و تمایلات قرار دارد، اصلاح شود. پس قبل از اصلاح نمودن مفاهیم و تمایلات اطفال تان در قدم اول باید مفاهیم و تمایلات خود را اصلاح نمایید؛ چون که شما به اطفال تان الگو هستید و چیزی را که اطفال تان در وجود شما می بینند آن ها را آغشته می کند.
مفاهیم عبارت از افکاری است که واقعیت آن توسط مغز درک شده و به همین دلیل است که انسان به آن باور داشته و در اعمال آن تاثیر وارد می کند؛ در حالی که تمایلات از تجمع تحرکات و مفاهیم تشکیل شده است. به طور مثال: نزاعی که میان اطفال واقع می شود و در مورد اهانت مسلمان توسط برادر مسلمانش که فاسق است، رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیث ذیل می فرمایند:
«سباب المسلم فسوق وقتاله كفر.»
فحش دادن به مسلمان فسق بوده و کشتن آن کفر است.
بنابر این اگر فرزند بیاموزد که فحش دادن و جنگ کردن با برادر مسلمانش حرام است؛ پس این موضوع برای وی مفهوم می شود. در حالی که تمایل به دوست نداشتن نزاع از تجمع مفهوم و تحرک به وجود می آید؛ چنان که اطفال چندین نوع تحرکات دارند که به آن ها انگیزه می دهد. بطور مثال: تحرک قوت و شجاعت؛ پس مفهوم ممانعت از نزاع بستگی به تحرک قوت دارد و قوت آن نیست که در مقابل دوستان و همکاران خود، گستاخی کنند؛ بل در عوض قوت واقعی در کنترول خشم و عدم دچار لغزش در هنگام دوری از عملی است که سبب تجاوز و بی عدالتی به دیگران شود. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«لَيْسَ الشَّدِيدُ بِالصُّرَعَةِ، إِنَّمَا الشَّدِيدُ الَّذِي يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَبِ.»
مرد قوی کسی نیست که در کشتی گیری مهارت داشته باشد؛ بل آن است که خود را در هنگام خشم کنترول نماید.
تجلی از مفاهیم و تمایلات از دیدگاه واحد: برای این که توانسته باشیم برای خود یک شخصیت متمایز از دیگران ایجاد نماییم که از یک مبنای واحد سرچشمه بگیرد، نیاز است تا در این بحث ما توجه به مفاهیم و تمایلات خویش نماییم. بدین وسیله اطفال باید بدانند که چگونه با این موضوع برخورد نمایند. بناً اگر مفاهیم و تمایلات یک فرد از اسلام سرچشمه بگیرد، پس شخصیت وی اسلامی می شود و عمل حلال را دوست می دارد و از عمل حرام بد می برد، چرا؟ چون وی اسلام را برای خود منبع قضاوت اعمال که عبارت از حلال و حرام است قرار داده و اسلام احساساتش را جهت می دهد که چه را دوست بدارد و از چه بد ببرد. از این رو هر آن چیزی را که اسلام بدان امر می کند، باید به آن عمل شود و لوکه ناخوشایند بوده و زیان آور باشد؛ چنان چه الله سبحانه وتعالی در این مورد می فرماید:
﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾
[بقره: ۲۱۶]
جهاد در راه الله سبحانه وتعالی بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برای تان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرِّ شما در آن است و الله سبحانه وتعالی می داند و شما نمی دانید.
و از هر آن چیزی که اسلام منع می کند، باید دوری شود، ولوکه منفعتی در پی داشته باشد. چنان چه الله سبحانه وتعالی در این مورد می فرماید:
﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا﴾
[بقره: ۲۱۹]
در باره شراب و قمار از تو سؤال می کنند، بگو: در آن ها گناه و زیان بزرگی است و منافعی(از نظر مادی) برای مردم در بردارد؛(ولی) گناه آن ها از نفع شان بیشتر است.
بنابر این تمایلات انسانی باید کنترول شود و به مسیر درست(صراط المستقیم) هدایت شود و بالاخره توسط نظام اسلام تنظیم شود. رسول الله صلی الله علیه وسلم در این مورد چنین فرموده است:
«لَا يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى يَكُونَ هَوَاهُ تَبَعًا لِمَا جِئْتُ بِهِ.»
مومن شمرده نمی شود تا هنگامی که هوای نفس خود را مطابق به شریعت من تنظیم نکند.
حدیث فوق توسط ابونعیم و نصر بن ابراهیم المقدیسی روایت شده و النواوی آن را تصدیق کرده است؛ از این رو والدین باید بکوشند تا افکار، احساسات، مفاهیم و تمایلات شان از اسلام و نظام آن سرچشمه گرفته تا اطفال شان درک نمایند که چه چیز آن ها را راضی می سازد و چه چیز سبب خشم آن ها می گردد تا به اساس آن با والدین خویش برخورد نمایند.
هرچند اگر مفاهیم والدین در یک وادی و تمایلات آن ها در وادی دیگر قرار بگیرد؛ پس شخصیت آنان عاری از رنگ و ذایقه، شخصیت متردد و مغشوش خواهد بود و این به نوبه خود بالای اطفال تاثیر می گذارد و آن ها در هنگام برخورد با والدین شان گیج خواهند بود. یعنی واکنش ناشی از بصیرت والدین شان مبهم بوده و سبب خواهد شد تا آن ها آشفته و بی نظم شوند؛ ولی اگر اطفال بدانند که تنها اسلام منبع قضاوت و احساسات شان است؛ پس آن ها به اعتبار این قاعده ی فکری که توسط والدین شان اساس گذاشته شده، معتقد می شوند و به آن ها اعتماد می کنند و مشتاق اطاعت از آن ها می باشند و با آن ها مخالقت نمی کنند.
نوشته شده برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
نویسنده: نجاح ثباتین
(ترجمه)
در ۲۰ مارچ ۲۰۱۷م خواجه آصف وزیر آب و برق پاکستان در یک کنفرانس مطبوعاتی بیان داشت: «ما از اظهارات هند در باره توافق با ادامه مذاکرات آب های اندوس بین کمیشنران اظهار خوشی می کنیم.» امریکا کوشش کرده تا در این موضوع به بلند ترین سطح دخیل باشد. قرار است به تاریخ ۱۱ الی ۱۳ اپریل سال جاری، امریکا مذاکراتی را در واشنگتن در باره آب های رتل و کشهان گنگا به سطح وزیران دو کشور راه اندازی نماید. در حال حاضر حزب بهاراتیا جاناتا یا BJP برندۀ انتخابات ایالت های مهم هند که از حمایت کامل امریکا برخوردار است، می خواهد روابط خود را با پاکستان دوباره به حالت عادی آن برگرداند. با وجود همه تنش های نمادین این نوکران امریکا، هند با تمام توان بخاطر گرم ساختن روابط اش با پاکستان تلاش می کند. چیزی که رژیم مزدور پاکستان نیز انتظار آن را داشت تا نقش خود را در تطبیق پلان بادار اش-امریکا- اجرا نماید.
این در حالی است که در سه سال اخیر، هند وقیحانه به نکات کلیدی سرحدات بندری پاکستان حمله ور شده که در نتیجه آن ده ها تن از نظامیان و غیرنظامیان کشته و به عده ی زیادی خسارات مالی نیز وارد شده است. هم چنان دولت هند، از ماه جولای سال گذشته بدین سو تعدی و ظلمش را در کشمیر تحت اشغال، نیز شدت بخشیده و تا سرحدی که بالای مسلمانان کشمیر از بمب های پلیت که باعث از بین رفتن بینایی چشم می شود؛ استفاده کرده است. قرار گزارشات دولت هند، در نتیجه استفاده از این بمب ها ۵۰۰ تن مجروح شده که بسیاری از آن ها به تداوی جدی و دراز مدت نیز ضرورت دارند. اما احصایه های دیگر از مجروح شدن بیشتر از ۴۵۰۰ تن در اثر استفاده از این بمب خبر می دهند.
اما برای دولت جنایت کار هند این هم کافی نبود. این کشور با استفاده از خاک افغانستان نیز دست به مداخله در پاکستان و ناامن ساختن این کشور زد که با دستگیری "کلبشان یادف" مدارک و اسنادی مبنی بر دست داشتن هند در این ناامنی ها به دست آمد. با تمام این فعالیت های دشمنانه هند در قبال پاکستان، مزدوران امریکا در رهبری سیاسی و نظامی پاکستان در قبال هند "سیاست محدودیت" را اتخاذ کردند که با استفاده از این سیاست شان، افراد این حزب(BJP) بتوانند از سیاست دشمنانه شان در قبال پاکستان در انتخابات بهره گیرند. حال که حزب بهاراتیا جاناتا یا BJP در ایالت های کلیدی هند برنده انتخابات شده است، اداره ترامپ می خواهد با حرکت دادن رژیم بجوا-نواز روابط هند و پاکستان را از طریق "معاهده آب های اندوس" عادی سازد.
حزب التحریر-ولایه پاکستان در بیشتر از یک دهه خطر عادی سازی روابط هند را با پاکستان گوش زد کرده است. حزب التحریر همواره گوش زد کرده که عادی سازی روابط هند با پاکستان پلان امریکایی است و امریکا می خواهد از این طریق، هند را قدرت یکه تاز در منطقه ساخته تا با استفاده از این سیاست در آینده بتواند چین و دولت خلافت اسلامی را که آمدنیست سرکوب کند.
در حالی که در ۱۴ دسمبر ۲۰۰۳م نوید بت سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه پاکستان، امت را برحذر داشته و گفت: «امت باید هر چه زودتر خلافت راشده را تاسیس کند تا دولت خلافت پلان های هندوها و عیسوی ها را مبنی بر پلان "هندوستان بزرگ" ناکام سازد.» هم چنان در ۱۷ فبروری ۲۰۱۷م حزب التحریر-ولایه پاکستان برگه ای را به مسلمانان پاکستان و جهان توزیع کرد که در آن چنین نگاشته شده بود: «رهبران پاکستان در طلب خوشی ترامپ برای "پلان آخند بارت"(پلان هند بزرگ) کار می کنند و به کشمیر خیانت کرده اند.» حزب التحریر در این بیانش هم چنان به مردم پاکستان گوش زد کرد که زیر نام عادی سازی روابط و اقدامات اعتماد سازی، رهبران در پاکستان به سوی "پلان آخند بارت"(پلان هند بزرگ) روان بوده و کشمیر اشغال شده را تماماً به هند خواهند فروخت.
پاکستان در اطاعت از اوامر امریکا هیچ چیزی به دست نیاورده و نخواهد آورد، چون استعمارگران همواره در صدد سرکوب کردن و مطیع ساختن کشورهای تحت استعمار شان هستند که آن ها با خودکشی سیاسی با امریکا و دیگر استعمارگران همپیمان شده اند. پیروی از امریکا باعث شد پاکستان از سه دریا به خاطر "معاهده آب های اندوس" بگذرد.
هم چنان پیروی از اوامر امریکا، سهم پاکستان را از دریاهای دیگر در آب های اندوس نیز به خطر انداخته است و آن ها را نزدیک به چنگ دولت غاصب هند قرار داده است. معضله آب وقتی به وجود آمد که دولت هند کشمیر را اشغال کرد و تنها وقتی حل خواهد شد که کشمیر دوباره آزاد شود و این اقدام خوبی در راستای در آوردن شبه قاره هند به قلمرو اسلام خواهد بود که این امر با رجوع به تاریخ گذشته این سرزمین که تا چه اندازه ای در قلمرو اسلام قرار داشته است بعید به نظر نمی رسد. اما اولین قدم در راستای ناکام ساختن "پلان هند بزرگ" به سربازان متدین و مخلص پاکستان که به پاکستان و جهان اسلام اخلاص دارند، برمی گردد.
آن ها می توانند با نصرت دادن به حزب التحریر و امیرش عطا بن خلیل ابو رشته حفظه الله، به خلافت بر منهج نبوت در پاکستان دست یابند که با آمدن آن همه استعمارگران و مزدوران شان در رهبری از سرزمین های مقدس اسلامی پا به فرار خواهند گذاشت.
﴿فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ﴾
[بقره: ۱۹۴]
هر كه راه تعدّی و تجاوز بر شما را در پيش گرفت، بر او همانند آن، تعدّی و تجاوز كنيد(چه آغاز كردن تعدّی و تجاوز ممنوع است، ليكن در برابر آن دفاع از خويشتن و مبارزه برای اخذ قصاص آزاد است) و از خشم الله بپرهيزيد و بدانيد كه الله با پرهيزگاران هست.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان
پرسش:
صفحۀ انترنتی الجزیره بتاریخ 2 مارچ 2017م از لشکر کشی های بزرگ نظامی چین در داخل اقلیم ترکستان شرقی)سینکیانگ( در غرب چین خبر داد. در این خبر گفته شد: «چین دو روز پیش سربازان زیادی را که شمار شان به بیشتر از ده هزار تن می رسد، در شهر اورومچی از مربوطات اقلیم سینکیانگ در شمال غرب این کشور منتشر نمود. در این شهر قوم مسلمان اویغور سکونت داشته و سال هاست شاهد تنش های رو به گسترش می باشد. نیروهای امنیتی چین نمایش نظامی با حضور ده ها عراده موتر ضد گلوله را نشان دادند و در عین حال شمار زیادی از طیاره های هلیکوپتر نظامی بر فراز شهر به پرواز درآمده بودند. این نمایش نظامی در نوع خود بزرگترین نمایشی است که این اقلیم تاکنون شاهد آن بوده و در جریان سال جاری مناطق هوتان، کاشغر و آسکو نیز شامل نمایش های این چنینی بودند.» پرسش این است که آیا چین خودش را آمادۀ مرحلۀ جدیدی از قتل عام مردم مسلمان این اقلیم می کند؟
پاسخ:
برای آگاه شدن از اهدافی که چین برای مسلمانان این اقلیم در نظر گرفته، باید مختصری از پس زمینه های کشمکش میان چین و مسلمانان اویغور در این اقلیم را مرور نمائیم:
1- کشمکش میان چین و مسلمانان این اقلیم چیز جدیدی نیست، به ویژه از سال 1863م به این سو، چنان چه ترکستان شرقی که آخرین مرز سرزمین های اسلامی از طرف شرق را تشکیل می دهد، بارها در معرض حملات و کشتار های بی رحمانه توسط چین قرار گرفته و بیشتر از یک میلیون تن از مسلمانان اویغور در رویا رویی هایی 1949م به قتل رسیدند، آنگاه که نظام کمونستی چین به رهبری "مائو تسه تونگ" به قدرت رسید. وی استقلال این اقلیم را ملغی نموده و آن را با جمهوری چین یک جا ساخت. مائو ساکنین مسلمان اقلیم ترکستان شرقی را از آن بیرون رانده و آنان را در سایر اقلیم های داخل چین منتشر کرد؛ اما مسلمانان با همت اویغور هرگز تسلیم چینی ها نشدند و در نتیجه انقلاب های 1933 و 1944م به وجود آمد و قیام ها بر علیه اشغال گری های چین هم چنان ادامه یافت که آخرین مورد آن در سال 2009 بود.
2- اسلام دلیل اصلی تشدید کینه توزی های چینی ها برعلیه مسلمانان اویغور می باشد، چنان چه کینه و خشم شان برعلیه اسلام را با ویران نمودن مساجد نشان می دادند. آنان در حدود 25 هزار باب مسجد را در سال 1949م کاملاً ویران نموده و تنها 500 باب مسجد در این اقلیم بزرگ باقی گذاشتند. امروز که چین نیمی از اصالت کمونستی اش(اقتصاد) را از دست داده، اما تعقیب و پیگرد هر گونه مظهری از مظاهر تدین، به ویژه در نزد جوانان هنوز هم سیاست عملی چین در این اقلیم به شمار می رود.
3- چین به دلیل سرمایه های طبیعی اقلیم ترکستان شرقی به ویژه نفت، اقدام به تخلیۀ قوم اویغور که ساکنان اصلی این اقلیم می باشند نموده و آنان را به سوی مناطق داخلی چین سوق داده و در عوض آنان، نژاد چینی "هان" را در این اقلیم که چین آن را سینکیانگ می نامد اسکان داد، در حدی که امروزه از نژاد اویغور تنها 10 میلیون تن در این اقلیم باقی مانده که معادل 40 درصد از مجموع ساکنین آن می باشد، و بیشتر آنان در جنوب این اقلیم و مناطق روستایی آن سکونت دارند. ساکنین این اقلیم با فقر و تنگدستی شدید دست و پنجه نرم می کنند، به ویژه در جنوب که بیشتر آنان مسلمانان می باشند و مناطق روستایی که نژاد "هان" در آن به شدت کم و یا اصلاً وجود ندارد.
4- با وجود تمام خشونت ها و اقدامات تبعیض آمیز دولت چین برعلیه مسلمانان این اقلیم، باز تکاپوی مسلمانان در ترکستان شرقی همواره ادامه داشته و توانسته اند مظاهر اسلام را به ویژه در روستاها مجدداً زنده نمایند. امواج تنش ها و نا هنجاری ها هر ازگاهی این اقلیم را در نوردیده و از آن به دلیل عدم ثبات ناشی از انفجارها و خشونت ها برعلیه دولت و رویکردهای جدایی طلبانه، یک منطقۀ خاص و شکننده ساخته و ضعیف ترین ساختار داخلی دولت چین را تشکیل می دهد. چین در واکنش به این تنش ها و اقدامات مسلمانان پیوسته جزئیات زندگی مسلمانان اویغور را تحت مراقبت شدید قرار داده و به رسانه ها اجازه نمی دهد بازداشت ها و اعدام هایی را که ظالمانه در حق مسلمانان این اقلیم روا می دارد، پوشش خبری دهند. دولت چین هم چنین آن عده از مسلمانان اویغور را که از این منطقه فرار نموده و فریاد مظلومیت شان را در بیرون سر می دهند به بهانۀ تروریزم توسط کانال های امنیت بین المللی تحت تعقیب قرار داده و بسیاری از آنان را بازداشت می کند، به ویژه در کشور های آسیای میانه و پاکستان.
5- از آن جایی که اسلام هنوز در دل های نژاد اویغور زنده است، توانسته اند ترس و وحشت را در دل حکام ظالم چین بیاندازند، در حدی که این ترس و وحشت شان را خود هر ازگاهی به زبان می آورند، چنان چه بلند پایه ترین مقام چین در امور دینی "وانگ شوان" که رئیس ادارۀ امور دینی چین می باشد در کنفرانس ملی رابطۀ اسلام و چین گفت: «مفکورۀ بنیادگرایی اینک در حال گسترش به مناطق داخلی می باشد.»
شی جین پینگ رئیس جمهور چین، مسلمانان چین را تشویق نموده بود تا در برابر نفوذ غیر قانونی دینی مقاومت نمایند. (منبع: تلویزیون مصری امروز 29 نومبر 2016م به نقل از نشریۀ دولتی China daily) این احساس ترس و وحشت مسئولین چینی را می توان از خبری که تلویزیون روسیۀ امروز بتاریخ اول مارچ 2017م منتشر نمود نیز درک کرد: «چین بارها هشدار داده که بنیادگرایان خارجی در پی عملیات تروریستی در سینکیانگ و سایر مناطق چین هستند که این امر باعث گردیده حکومت دست به تعقیب و پیگردهای خشونت آمیز بزند.»
6- مسلمانان کمر همت بسته و هزاران مسجد جدید را در اقلیم ترکستان شرقی اعمار نموده و افکار اسلامی را نشر و پخش کردند. چین در واکنش به این اقدامات مسلمانان شروع به از سرگیری انقلاب فرهنگی اش در این اقلیم نمود و با شدت تمام از گسترش مظاهر اسلامی جلوگیری کرد و خودش را آمادۀ اقدامات جدید دهشت افگنی برعلیه مسلمانان نمود، نشانه های این اقدامات تاکنون قرار ذیل بوده:
أ- جمع نمودن پاسپورت: شبکۀ خبری بی بی سی بتاریخ 24 نومبر 2016م در خبری نشر کرد: «مسئولین حکومت چین از تمام اتباع اقلیم وسیع سینکیانگ که در غرب چین موقعیت دارد و دارای اکثریت مسلمان می باشد، خواسته اند تا پاسپورت های شان را به پولیس تسلیم نمایند. استیفان ماکدونیل خبر نگار بی بی سی در چین گفته که دستور تسلیم پاسپورت ها توسط پولیس و از طریق یک بیانیۀ رسمی در انترنت منتشر گردیده است. پس از این تمام اتباع اقلیم سینکیانگ موظف اند پاسپورت های شان را تسلیم پولیس نمایند و پولیس آن را در نزد خود نگهداری خواهد نماید. این بدان معنی است که پس از این تمام اتباع ساکن در این اقلیم در صورتی که قصد سفر به بیرون از چین را داشته باشند باید برای بدست آوردن پاسپورت شان درخواست بدهند.»
ب- اعمال فشار بالای مسلمانان در عبادات: شبکۀ فرانس 24 بتاریخ 6 جون 2016م خبر داد که: «مسئولین چین روز دو شنبه با صدور فرمانی دستور دادند که پس از این کارمندان ادارات و شاگردان و محصلین منطقۀ سینکیانگ حق ندارند در ماه رمضان روزه بگیرند. در این فرمان به رستورانت ها دستور داده شده تا دروازهای شان را در جریان ماه رمضان هم چنان باز نگهدارند.» این فرمانی است که حکومت چین از سال 2015م بدینسو عملی می کند، چنان چه شبکۀ خبر 124(I24 news ) بتاریخ 18 جون 1015م با انتشار خبری گفت: «مسئولین حکومت چین به کارمندان ملکی، محصلین و معلمین اقلیم سینکیانگ دستور داده است تا در ماه رمضان روزه نگیرند و از رستورانت ها خواسته شده فعالیت شان را در جریان رمضان طبق معمول ادامه دهند. در عین حال به مسئولین ولایت پل اخطار شده که "به هیچ وجه نباید اقدام به روزه و سایر شعائر دینی نمایند." این فرمان ها پس از نشست مسئولین در هفتۀ جاری در صفحۀ انترنتی حکومتی این منطقه صادر گردید.»
ج- تعقیب و بازداشت کسانی که با ظاهر اسلامی دیده شوند. صفحۀ انترنتی نشریۀ "دیار" بتاریخ 23 فبروری 2017م به نقل از یک نشریۀ داخلی چین خبری را تحت عنوان "چین مسلمانان را تحت پیگرد قرار می دهد؛ به کسانی که مردان ریشدار و زنان محجبه را برای پولیس معرفی نمایند پاداش مالی داده خواهد شد" به نشر رساند. در این خبر گفته شده: «چین پاداش مالی به مبلغ دو هزار یوان معادل 275 یورو برای کسانی در نظر گرفته که پسر ریشدار یا دختر با حجابی را در اقلیم سین کیانگ واقع در شمال غرب کشور به پولیس معرفی نماید. در حال حاضر منطقه شاهد بالا گرفتن تنش ها میان قوم چینی "اثنیتی هانس" و اویغورهای مسلمان می باشد. روزنامۀ داخلی هوتان نوشته که مسئولین شهرک هوتان که در این اواخر شاهد ناآرامی های سیاسی بوده، بودجۀ 100 میلیون یوان معادل 13.7 میلیون یورو را برای پرداخت هزینۀ پاداش های مبارزه با تروریزم اختصاص داده اند. نشریۀ مذکور علاوه می کند که این پاداش ها در صورت افشای یک عملیات برعلیه دولت و یا برای کسانی که در این راستا مورد ضرب و شتم قرار گرفته، به قتل می رسند، زخم بر می دارند و یا دهشت افگنان را باز داشت می کنند به 5 میلیون یوان می رسد.»
7- با توجه به تمام مواردی که در فوق از آن یاد شد، بعید نیست حکومت چین سرگرم آماده گی و تجهیز برای سرکوب نمودن مسلمانان اویغور ساکن در ترکستان شرقی موسوم به اقلیم "سینکیانگ" باشد. هر لحظه ممکن است اقدامات عملی سرکوب و کشتار مسلمانان این منطقه عملی گردد، زیرا این منطقه شاهد اعمال خشونت آمیز برعلیه دولت چین بوده و هر آن ممکن است دولت آن را بهانه گرفته و عملیات گسترده ای را به راه اندازد. می دانیم که حکومت چین هزاران سرباز، تانک و موتر های زره پوش و طیاره های هلکوپتر را وارد منطقه نموده. «شین چوان جو سکرتر حزب کمونیزم در سینکیانگ گفته که هدف از انتشار نظامیان در این اقلیم، تأمین امنیت و استقرار می باشد، این در حالیست که مناطق مختلفی در جریان سال جاری شاهد اعتصاب هایی بوده که در این اواخر شاهد آن بودیم». (منبع: سایت انترنتی الجزیره 2 مارچ 2017م)
8- درد آور این است که این اقدامات وحشیانۀ چین برعلیه مسلمانان اویغور در برابر چشم و گوش میلیون ها مسلمان در سراسر جهان اتفاق می افتد، بدون این که هیچ گونه مؤثریتی در جلوگیری از این اقدامات وحشیانه داشته باشند! دلیل آن این است که این میلیون ها مسلمان به صورت پراگنده زندگی نموده و دولت واحدی ندارند که آنان را کنار هم جمع نموده و به آنان انسجام و وحدت بخشد، دولت واحد اسلامی موسوم به دولت خلافت راشده که سال هاست مسلمانان آن را از دست داده و اینک تقاص نبودش را پس می دهند، دولتی که بر هر مسلمان واجب است تا در حد توانش برای تأسیس مجدد آن سعی و تلاش ورزد تا باشد که پس از تأسیس چنین دولتی، خلیفه یا امام مسلمانان در رأس آن قرار گرفته و امور مسلمانان را چنان که باید سر و سامان دهد و مسلمانان سراسر جهان به دستور او صف واحدی را شکل داده و با دشمنان خونخوار اسلام به جنگ و مبارزه بپردازند و در هنگام خطر-مثل خطری که در حال حاضر مسلمانان ترکستان شرقی را تهدید می کند- به این خلیفه و امام پناه برده و از وی درخواست کمک نمایند. چنان چه در صحیح بخاری به نقل از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«وَإِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»
امام/خلیفه همچون سپری است که مسلمانان به فرمان او به جنگ و مبارزه پرداخته و به او پناه می برند.
و آنگاه است که چین و امثال آن هرگز جرأت نخواهد نمود حتی یک فرد مسلمان را نیز مورد آزار و اذیت قرار دهد، زیرا می دانند که بهای هر گستاخی در حق مسلمانان را باید دو برابر بپردازند، بدون شک الله سبحانه وتعالی از همه نیرومند تر و توانا تر است.
پرسش:
عالم بزرگوار، السلام عليكم و رحمت الله وبركاته!
دو پرسش دارم، اگر لطف نموده پاسخ ارایه نمایید. از الله سبحانه وتعالی می خواهم شما و تمام کسانی که برای از سر گیری زندگی اسلامی کار می کنند ثابت قدم و استوار نگهدارد. در کتاب مقدمه دستور ماده (33) چنین بیان شده است: «اگر خلیفه قبل از تعیین امیر موقت وفات نمود یا عزل گردید، و یا به هر دلیل دیگر منصب خلافت خالی شد، از جملۀ معاونین، معاون مسن تر خلیفه امارت موقت را بدوش می گیرد».
دلیل این موضوع چیست و چرا معاون مسن تر امارت موقت را بدوش می گیرد، نه معاون دیگر؟
پاسخ:
وعليكم السلام و رحمت الله وبركاته!
ماده (33) در کتاب مقدمه دستور کاملا واضح است که شامل دو موضوع ذیل می گردد:
1- دلیل تعیین امیر موقت از سوی خلیفه قبل از وفاتش از اجماع صحابه گرفته شده است. چنان چه در کتاب مقدمه دستور در شرح این موضوع چنین ذکر شده:« اگر خلیفه احساس کرد که اجلش نزدیک است، برای او لازم است تا قبل از خالی شدن منصب خلافت و در زمان مناسب برای تعیین خلیفه جدید، امیر موقت را تعیین کند تا او کار خود را بعد از وفات خلیفه که نهایی کردن تعیین خلیفه جدید در مدت سه روز است را آغاز نماید. امیر موقت صلاحیت تبنی احکام شرعی را به دلیلی ندارد که از جمله صلاحیت های خلیفه به شمار میرود که امت با وی بیعت می کند. هم چنان برای او جایز نیست خود کاندید خلافت باشد یا یکی از نامزدان را خلیفه تعیین کند. چون عمر رضی الله عنه کسی را که از جمله کاندیدان خلافت نبود امیر موقت تعیین کرده بود. با تعیین خلیفه جدید ولایت امیر موقت به دلیلی تمام می شود که این یک امر موقتی بوده وبا تعیین شدن خلیفه جدید پایان می یابد.
دلیل برای این عمل، عملکرد عمر رضی الله عنه در زمان مجروج شدنش با حضور داشت بزرگان اصحاب رضی الله عنهم اجمعین است که آنها در مقابل عمر رضی الله عنه هیچ گونه اعتراض و مخالفتی نکردند. پس همین اجماع اصحاب است.
چنان چه عمر رضی الله عنه پس از مجروح شدنش به شش تن از نامزدان خلافت چنین گفت: در جریان این سه روز، صهیب امام جماعت شما می باشد و شما در مورد تعیین خلیفه مشورت کنید. چنان چه طبری در کتاب تاریخ خود متذکر شده است که برای صهیب رضی الله عنه گفت: به مدت سه روز امام نماز جماعت باش! هم چنان گفت: اگر پنج تن شان بر یکی اتفاق کردند و یکی سر کشی کرد، سرش را با شمشیر بزن!
صهیب رضی الله عنه بر آنان امیر تعیین شده بود، چون امام در نماز جماعت تعیین شده بود و امام بودن در نماز به معنی امیر بودن است. برعلاوه برای او صلاحیت جزا دادن نیز داده شده بود، و حق کشتن را جز امیر کس دیگری ندارد. چون این کار در موجودیت بزرگان اصحاب رضی الله عنهم اجمعین بدون کدام مخالفت انجام یافت. پس از این دلیل اجماع اصحاب رضی الله عنهم اجمعین استنباط می گردد که بر خلیفه لازم است تا امیر موقت را جهت به عهده گرفتن اجراآت تعیین خلیفه جدید، در همچو حالات تعیین نماید.»
2- در صورتی موضوع چگونگی تعیین امیر موقت پیش می آید و اولویت پیدا می کند که خلیفه قبل از تعیین امیر موقت وفات نماید یا عزل شود، چون تعیین امیر موقت یک امر اداری است. پس تبنی ماده ای که این امر اداری را تشریح کند جایز است. بنا بر این در ماده (33) چنین بیان شده است:«معاونی که نسبت به همه مسن تر است، اگر خواستار نامزدی خلافت نبود امیر موقت تعیین می گردد و اگر ارادۀ کاندید شدن به منصب خلافت را داشت، معاون بعدی که مسن تر است امیر موقت تعیین می گردد... و به همین ترتیب بزرگی سن به امارت موقت ترجیح داده می شود.
هرگاه همه معاونین تفویض ارادۀ نامزد شدن به مقام خلافت را داشته باشند از میان معاونین تنفیذی به ترتیب هر کدام که از نگاه سن بزرگتر باشد امارت موقت را بدوش می گیرد.
در صورتی که همه معاونین تنفیذی خواستار نامزدی خلافت باشند، امارت موقت به خورد سال ترین آن ها منحصر می شود و باید دانست که در تبنی این حکم اعتبارات واجبی مراعت شده است. چون معاونین دانا ترین مردم به حکم و آگاه ترین مردم از روزگار خلیفه قبلی می باشند و بعد از معاونین تفویض، معاونین تنفیذی در شناخت و تجربه بنا بر ارتباط شان به خلیفه، از اعمال او آگاه ترین و دانا ترین مردم می باشند.
فلهذا آنها بهترین مردم برای به عهده گرفتن امارت موقت می باشند و اگر معاونین تفویض با هم برابر بودند برتریت بر اساس معاونت نیست، بلکه یگانه عامل مناسب در برتریت بزرگی سن است و هم چنان در معاونین تنفیذی هم چنین است.
چنان چه در امامت نماز در صورتی که نماز گذاران در شروط امامت برابری و مساوات داشتند، بنا بر روایت مسلم مسن تر شان پیش نماز می شود و مسلم در صحیح خود از شعبه و از اسماعیل بن رجاء روایت نموده است که شعبه از اوس بن ضمعج و او از ابو مسعود روایت می کند که گفت رسول الله صلی الله علیه وسلم برای مان فرمود: «بهترين قاری و قرآن دان شما، امام جماعت شود و اگر همه در قرائت قرآن با هم مساوی بودید، هر کدام تان که نسبت به سنت من عالم تر است امام شود و اگر در سنت نيز مساوی بودید، مقدم ترين آنها در هجرت و اگر در هجرت نيز مساوی بودید، مسن ترين تان امامت کند. هيچ مردی در خانه و سلطنت شخص ديگری امامت نکند و بدون اجازه صاحب خانه، نشستن در خانۀ مخصوص او جایز نیست.»
پس امر تبنی شده در تعیین امیر موقت به مسن ترین داده می شود که ترجیح همه به اساس سن می باشد.
برادر تان عطاء بن خلیل ابو رشته